قدس آنلاین –گروه استانها-حسین سپاهی: وانت نیسان و تویوتا دوهزار مناسبترین خودرو برای حمل سوخت قاچاق محسوب میشوند اما به جز اینها از پژو، پراید و حتی موتور سیکلت هم برای جابجایی سوخت استفاده میشود.
شیشه های خالی آب معدنی و نوشابه ، در مناطق مرزی به ویژه در سراوان این روزها حکم زباله را ندارد بلکه نقش همان باک را مانند پوشش لباس محلی ایفا میکند تا از این رهگذر و در مسیری طاقت فرسا لقمه نانی از فروش چند لیتر سوخت حاصل کند.
اما هر زمان که صحبت از قاچاق سوخت به میان میآید به دلیل همان اشتباهات گذشته که تاکنون بعضی از رسانه ها در معرفی از چهره سیستان و بلوچستان تکرار کرده اند صحنه های تعقیب و گریز خودروهای حامل سوخت قاچاق و افراد دخیل در این موضوع با همان لباسهای محلی و ساکنان این استان ختم میشود اما واقعیت این است که بیشتر سوخت قاچاق از سایر استان ها به سیستان و بلوچستان حمل می شود.
بیکاری و خشکسالی، سود ناشی از فروش سوخت و تعطیلی بازارچه های مرزی از جمله دلایل مهمی است که بسیاری از مردم این استان به ویژه روستاییان را به فروش و قاچاق سوخت جهت امرار معاش سوق داده است.
مجبوریم با جانمان بازی کنیم
محمد اهل شهر مرزی جالق مدتی به دنبال کار میگردد و بعد از اینکه از یافتن کار ناامید میشود به گفته خودش پی سوختبری میرود. او میگوید: دنبال کار آبرومندی هستم و به محض اینکه کاری پیدا کنم که بتوانم خرج خانواده ام را بدهم، سوختبری را کنار خواهم گذاشت چون پدرم از دنیا رفته و سرپرست خانواده ام من هستم.
وی می افزاید: مردم مناطق مرزنشین راه دیگری ندارند، از همین فرصتها استفاده میکنند تا درآمد اندکی برای امرار معاششان به دست بیاورند.
علی یکی از جوانان سراوانی می گوید: قرار بود در نوروز امسال ازدواج کنم در پنج- شش ماه منتهی به ازدواج سعی کردم با کار کردن برای یکی از خودروهای سوختبر پساندازی دستوپا کنم تا خرج مراسم ازدواجم را در بیاورم. در یکی از کورهراههای منتهی به مرز، تویوتای علی واژگون میشود و علی دست و پایش می شکند و او که نانآور خانواده بوده حالا خانهنشین شده و به قول خودش سربار مادر و پدر پیرش است.
مردان با همت و جوان مانند علی کم نیستند که اگر جانشان را در اثر تصادف یا تیراندازی مأموران مرزی از دست ندهند در خودروهای آتشگرفته میسوزند .
محمد ۳۰ ساله اهل سراوان میگوید: در روستاهای مرزی بیکاری بیداد میکند، خشکسالی هم دردی است روی همه دردهای این مردم. فکر میکنید اگر کاری با درآمدی ناچیز داشتم همسر وکودکان خردسالم را رها میکردم و خودم را به دام مرز میانداختم.
وی می افزاید: درس را رها کردم تا نان آور خانواده ام باشم و مجبورم بخاطر نبود شغل و بیکاری در این راه پرخطر قدم بگذارم.
او میگوید: پول اندکی که ما دریافت میکنیم در واقع قماری است که با جانمان بازی میکنیم.
محمد می گوید: دوستم در تیراندازی جانش را از دست داد؛ افرادی را میشناسم که در آن سوی مرز گرفتار شدهاند و خانوادههایشان ماه هاست از آن ها خبری ندارند؛ آن هم بخاطر سوختی که توسط مأموران ضبط شده و یا بر اثر واژگونی خودرو از بین رفته و صاحبان آن ها برای اخذ پول، آن ها را گرفتار کرده اند.
او ادامه میدهد: سوخت قاچاق از مازاد گازوییل خودروهای سنگینی که از استانهای دیگر بار میآورند و همچنین جایگاههای سوخت تأمین میشود. هر بشکه گازوییل در سراوان حدود ۴۰۰هزار تومان و بنزین۴۵۰ هزارتومان است و آن سوی مرز قیمتش چند برابر میشود. البته سود اصلی به جیب اربابان میرود و سهم ما از این همه سختی که اگر خود و سوختمان سالم به مقصد برسیم ۷۰ هزار تومان ناچیز است که از این ۷۰ هزار تومان برای هزینه استهلاک و خرابی ماشین هزینه می کنیم.
او ادامه می دهد: در اصل هدف از این کار برای ما در آوردن لقمه نانی بخور و نمیر است و اینکه نمی خواهیم بیکاری مارا به فساد و تباهی بکشاند چون هنوز به لطف خداوند توانایی کار کردن را داریم و سوخت بری بهتر از مواد فروشی و سرقت و راهبندانی است.
چرا قاچاق سوخت!
با وجود بررسیهای بسیار برای اشتغالزایی مرزنشینان، اما هنوز آنها اشتغال ثابتی ندارند و به ناچار از فرصتهایی که ناشی از تفاوت قیمت حاملهای انرژی در بین مرزهاست استفاده کرده و با قاچاق سوخت امرار معاش میکنند.
این ضرورت توجه بیشتر مسئولان را میطلبد تا با توجه به برخورداری شهرستان سراوان از بازارچههای مرزی کوهک و جالق از این امتیاز برای ایجاد اشتغال و تأمین معیشت مرزنشینان استفاده شود.
افزایش فزاینده قاچاق سوخت از مرزهای شرقی که معلول تفاوت زیاد قیمت سوخت در ایران با کشورهای همجوار است، علاوهبر ضربات شدیدی که بر اقتصاد منطقه و کشور وارد میسازد، زمینهساز ایجاد یک بحران کاذب و خطرات ناشی از آن شده است.
یکی از فرهنگیان و از معتمدین جالق تصریح کرد: دلیل گرایش مردم نیز به این امر ۲۰ سال خشکسالی در سیستان و بلوچستان و بخصوص بیکاری مردم و جوانان است به همین دلیل آن ها و افرادی که زمینه شغلی ندارند ترجیح می دهند بجای مواد فروشی و راه بندانی و... به سمت قاچاق سوخت بروند و سودی جزیی را عاید خود کنند اما نباید این امر را از نظر دور کرد که سود اصلی قاچاق سوخت مربوط به مهره های اصلی قاچاق سوخت است که از مردم و بخصوص راننده ها سوء استفاده می کنند و در ازای مبلغی کم به این کار اقدام می کنند و سود اصلی به جیب قاچاقچیان عمده می رود.
یکی برای تأمین هزینههای درمان پدر ومادر بیمارش، یکی برای مخارج ازدواج و... برای گذران زندگی به این جدال خطرناک وارد میشوند، آن ها خطر میکنند، خود را به دورترین نقاط مرزی میرسانند و هر بار به سفری میروند که شاید بازگشتی نداشته باشد.
سوختبران استان سیستان و بلوچستان، مصیبتهای و سختی هایشان شان کم از کولبران کردستان و... نیست. پولی که چندین روز برایش جانشان رابه خطر می اندازند و اگر هزینههای خودرو را از آن کم کنیم در نهایت مبلغ ناچیزی برایشان میماند. جادههای استان سیستانوبلوچستان همیشه پر از ماشینهای تویوتا دوهزار و نیسان است که با سرعتی زیاد در حرکت هستند تا از کورهراهها بارشان را به مرزهای پاکستان برسانند.
فاطمه که چند سال پیش شوهرش در راه سوخت بری از دست داده میگوید: با از دست دادن شوهرم، محل درآمد من و فرزندانم پول یارانه است.
وی می افزاید: شاید اگر دولت امکان قانونی برای تبادلات مرزی فراهم میکرد یا اشتغال ایجاد می کرد، در مکانهایی از این دیوار مسیرهایی امن برای تجارت آسان قرار میداد، کمتر کسی به سراغ قاچاق میرفت و در این راه جانش را از دست می داد.
دولت به فکر اشتغال جوانان باشد
مولانا سید عبدالصمد ساداتی امام جمعه اهل سنت شهرستان مرزی سراوان در گفتگویی با خبرنگار ما گفت: بیکاری در استان سیستان و بلوچستان بخصوص جنوب استان باعث شده تا برخی از مردم و جوانان به سوخت بری روی آورند.
وی افزود: دولت باید به فکر اشتغال جوانان باشد و به وعده های خود عمل کند همانطوری که می دانید مرز برای ساکنان مناطق مرزی از اهمیت زیادی برخوردار است و می توان با برنامه ریزی های درست دولت زمینه را برای اشتغال مردم مرزی از طریق بازگشایی مرز ایجاد کرد.
امام جمعه اهل سنت شهرستان سراوان در پایان خواستار بازگشایی مرز بصورت چمدانی و ایجاد اشتغال مردم منطقه شد.
سردار بارانی درازهی مسوول قرارگاه طوایف شهرستان مرزی سراوان در گفتگو با خبرنگار قدس آنلاین گفت: از سال ۱۳۸۸ با پیشنهاد سردارشهید شوشتری صدها نفر از مردم شهرستان مرزی سراوان در بخشهای جالق و بم پشت بعنوان بسیجی دسته رزمی طرح امنیت توسط نیروی زمینی سپاه جذب و مشغول بکار شدند.
وی بیان داشت: اززمانی که قسمتی از مرز در شهرستان سراوان به دست خود بومیان منطقه بعنوان بسیجی سپرده شده امنیت در این منطقه حاکم شد و با این سیاست سپاه هم جوانان بومی دارای شغل شده و از جذب بسوی مشاغل کاذب بازداشته شدند و هم امنیت در منطقه پایدار شد.
بارانی درازهی افزود: باتوجه به بیکاری جوانان و بسته شدن مرز می طلبد که دولت و مسوولین ذیصلاح در چندین جای مرز جالق، کوهک و بم پشت همانند گذر مرزی میرجاوه، راه اندازی تا مردم بصورت قانونی تجارت و بتوانند صادرات و واردات کالا نمایند و اگر چنین اقدامی از سوی دولت صورت گیرد دیگر کمتر کسی به سوخت بری روی می اورد و باجانش بازی می کند.
مسوول قرارگاه طوایف سراوان گفت: سران طوایف آمادگی دارند تا در رابطه با گذرهای مرزی با مسوولین ذیصلاح همکاری تنگاتنگی داشته باشند .
سوخت بری، شیوهای رایج برای گذران زندگی
در اینکه قاچاق با خروج سرمایههای ملی به کشور آسیب میزند شکی نیست. ولی چه باید کرد؟ از آن طرف مرزبانی باید به وظیفه خود برای محافظت از حریم مرزها عمل کند و از طرفی مردم شغلی ندارند و بیکارند و مجبورند تا خرج خانواده خود را در بیاورند با وجود ظرفیتهای زیاد استان، فرصت شغلی زیادی برای جوانان این استان وجود ندارد.
مردم شهرستان مرزی سراوان ضمن اظهار رضایت از سپاه پاسداران می گویند :سپاه پاسداران با توجه به سیاست خود در بخش های بم پشت و جالق باعث اشتغال صدها نفر از جوانان بومی بعنوان بسیجی شد.
اگر دولت و مسئولان در رابطه با ایجاد اشتغال جوانان و استفاده از ظرفیت های زیاد استان چاره اندیشی می کردند معضل بیکاری تا حدودی مرتفع می شد. واضح است که مردمان سختکوش جنوب سیستان و بلوچستان هم اگر شرایط مساعد و روزگار پررونقی داشتند، شاید هیچ گاه پا در این مسیر پرخطر نمیگذاشتند، ولی به هر روی کمبود امکانات، بیکاری و سایر مسایل دست به دست هم میدهند تا این روزها سوخت بری در این مناطق به شیوهای رایج برای گذران زندگی بدل شود.
مردم منطقه از مسئولان می پرسند: اگر خودتان یکی از ساکنان این مناطق بودید و جبر زندگی راهی جز این برایتان نمیگذاشت و شرمنده زن و بچه هایتان می شدید چه میکردید؟ و چرا برای اشتغال مردم این منطقه مرزی چاره اندیشی منطقی انجام نداده اید؟ و آیا مردم این مناطق مرزی که نتوانسته اند بخاطر فقر و نداری ادامه تحصیل بدهند و شغلی ندارند و بیکارند جز «سوخت بری » چه راه دیگری دارند؟ و شاید فکر می کنید باید در فقر و گرسنگی جان بدهند.
استمداد از رییس جمهور
جمعی از مردم جنوب سیستان و بلوچستان خطاب به رییس جمهور می گویند:جوانان جنوب استان سیستان وبلوچستان بعلت بیکاری و بناچار بجای اینکه دست به سرقت، مواد فروشی وراه بندانی بزنند، اقدام به سوخت بری می کنند که اکثر این جوانان از خودشان خودرویی ندارند بلکه فقط راننده هستند. با توجه به اینکه سوخت بران مجبورند از ترس مامورین نیروی انتظامی با سرعت زیاد از بیراهه ها تردد کنند و هرروز شاهد تصادف و یا واژگون شدن خودروهای حامل سوخت شده و متاسفانه جان خودشان را از دست می دهند و در آتش زنده زنده می سوزند و برخی دست و پایشان را از دست داده و عده ای دیگر فلج شده اند و چه فرزندان و همسرانی که یتیم و بیوه می شوند و به سختی امرار معاش می کنند.
تنها امید مردم این منطقه مرز بود که متاسفانه بدلیل نامعلومی بسته شده است و تنها تقاضایمان از شما باز گشایی مرز بصورت چمدانی و ایجاد گذر مرزی همانند میرجاوه و ایجاد اشتغال از طریق مرز است تا دیگر هیچ جوانی در راه سوخت بری در آتش زنده زنده نسوزد و جان خود را از دست ندهد.
نظر شما